معنی فارسی clearing sale
B1فروشی که برای تخلیه موجودی یا کالاهای اضافی برگزار میشود.
A sale aimed at selling off stock or inventory, often at reduced prices.
- NOUN
example
معنی(example):
فروشگاهی برای کاهش موجودی، فروش تسویهای داشت.
مثال:
The store had a clearing sale to reduce inventory.
معنی(example):
آنها در پایان فصل، یک فروش تسویهای برگزار کردند.
مثال:
They organized a clearing sale at the end of the season.
معنی فارسی کلمه clearing sale
:
فروشی که برای تخلیه موجودی یا کالاهای اضافی برگزار میشود.