معنی فارسی cleating

B1

فرآیند نصب چسبک‌ها بر روی کفش برای افزایش چسبندگی.

The process of adding cleats to shoes for enhanced grip.

example
معنی(example):

چسباندن چسبک به کفش‌ها قبل از بازی، کشش خوبی را تضمین کرد.

مثال:

Cleating the shoes before the game ensured a good grip.

معنی(example):

چسباندن توپ‌های فوتبال برای حفظ کنترل در حین بازی مهم است.

مثال:

Cleating the footballs is important for maintaining control during the game.

معنی فارسی کلمه cleating

: معنی cleating به فارسی

فرآیند نصب چسبک‌ها بر روی کفش برای افزایش چسبندگی.