معنی فارسی cleaved

B1 /kliːvd/

شکافته شده از فعل cleave به معنی بریدن یا تقسیم کردن.

The past tense of cleave, meaning split or severed.

adjective
معنی(adjective):

Cleft or cloven.

example
معنی(example):

چوب به دو نیم تقسیم شد.

مثال:

The log was cleaved in half.

معنی(example):

او کیک را به تکه‌های مساوی تقسیم کرد.

مثال:

She cleaved the cake into equal pieces.

معنی فارسی کلمه cleaved

: معنی cleaved به فارسی

شکافته شده از فعل cleave به معنی بریدن یا تقسیم کردن.