معنی فارسی cleavingly
B1به طور تأثیرگذار و عمیق بیان کردن یا عمل کردن.
In a manner that is deep or penetrating; making a strong impression.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز عمیقی صحبت کرد و توجه همه را جلب کرد.
مثال:
She spoke cleavingly, capturing everyone's attention.
معنی(example):
پیام به طرز عمیق و تاثیرگذاری ارائه شد و غیرقابل فراموش بود.
مثال:
The message was delivered cleavingly, making it unforgettable.
معنی فارسی کلمه cleavingly
:
به طور تأثیرگذار و عمیق بیان کردن یا عمل کردن.