معنی فارسی clefted
B1شکافدار به معنای داشتن شکاف یا فرو رفتگی در سطحی است.
Having a split or indent, especially in a surface.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زمین شکافدار پیادهروی را چالشبرانگیزتر کرد.
مثال:
The clefted terrain made hiking more challenging.
معنی(example):
هنرمند مجسمهای با طراحی شکافدار ساخت.
مثال:
The artist created a sculpture with a clefted design.
معنی فارسی کلمه clefted
:
شکافدار به معنای داشتن شکاف یا فرو رفتگی در سطحی است.