معنی فارسی cleidotomy

B1

کلیموتومی، عمل جراحی برای ایجاد برش در استخوان ترقوه است.

A surgical incision into the clavicle.

example
معنی(example):

جراح یک کلیدوتومی انجام داد تا به ساختارهای زیرین دسترسی پیدا کند.

مثال:

The surgeon performed a cleidotomy to access the underlying structures.

معنی(example):

یک کلیدوتومی ممکن است در برخی از رویه‌های جراحی که شامل استخوان ترقوه است، ضروری باشد.

مثال:

A cleidotomy may be necessary in certain surgical procedures involving the collarbone.

معنی فارسی کلمه cleidotomy

: معنی cleidotomy به فارسی

کلیموتومی، عمل جراحی برای ایجاد برش در استخوان ترقوه است.