معنی فارسی clemently
B2با ملایمت و رحم، به طور نرم و بخشنده.
In a mild and gentle manner; showing mercy or leniency.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به آرامی با بچهها صحبت کرد.
مثال:
She spoke clemently to the children.
معنی(example):
او به آرامی به سالمندان کمک کرد.
مثال:
He clemently offered assistance to the elderly.
معنی فارسی کلمه clemently
:
با ملایمت و رحم، به طور نرم و بخشنده.