معنی فارسی cleric

B2 /klɛɹɪk/

روحانی، فردی که به امور دینی و مذهبی می‌پردازد و در جامعه مسئولیت‌های مذهبی دارد.

A religious leader or priest, especially in a non-Christian context.

noun
معنی(noun):

A clergy member.

example
معنی(example):

روحانی خطبه‌ای قوی درباره همدلی ایراد کرد.

مثال:

The cleric gave a powerful sermon on compassion.

معنی(example):

در جامعه، روحانی به عنوان راهنمای اخلاقی دیده می‌شود.

مثال:

In the community, the cleric is seen as a moral guide.

معنی فارسی کلمه cleric

: معنی cleric به فارسی

روحانی، فردی که به امور دینی و مذهبی می‌پردازد و در جامعه مسئولیت‌های مذهبی دارد.