معنی فارسی clerically
B1به طور دفتری، به معنای انجام کارها بهطرز اداری و طبق رویههای مشخص.
In a clerical manner; related to the performance of administrative tasks.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وظایفش را به صورت دفتری انجام داد و اطمینان حاصل کرد که همه چیز ثبت شده است.
مثال:
He performed his duties clerically, ensuring everything was recorded.
معنی(example):
گزارش بهصورت دفتری و با رعایت دستورالعملهای دقیق تهیه شد.
مثال:
The report was prepared clerically, following strict guidelines.
معنی فارسی کلمه clerically
:
به طور دفتری، به معنای انجام کارها بهطرز اداری و طبق رویههای مشخص.