معنی فارسی clerkship
B1کارآموزی، دوره‌ای از آموزش عملی در یک رشته حرفه‌ای، معمولاً در حقوق.
A period of practical training for a profession, often in law.
- noun
noun
معنی(noun):
The state or business of a clerk
معنی(noun):
: A temporary job of assisting a judge in writing legal opinions, generally available to a beginning attorney for one to two years.
example
معنی(example):
او کارآموزی خود را در این شرکت حقوقی به پایان رساند.
مثال:
She completed her clerkship in the law firm.
معنی(example):
کارآموزی او تجربه‌ای ارزشمند به او داد.
مثال:
His clerkship gave him valuable experience.
معنی فارسی کلمه clerkship
:
کارآموزی، دوره‌ای از آموزش عملی در یک رشته حرفه‌ای، معمولاً در حقوق.
