معنی فارسی cleve

B1

عمل شکستن یا جدا کردن چیزی به دو یا چند قسمت.

To split or sever, especially in reference to wood or other materials.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت چوب را برای آتش بشکند.

مثال:

He decided to cleve the wood for the fire.

معنی(example):

به معنای cleve شکستن یا جدا کردن چیزی است.

مثال:

To cleve means to split or sever something.

معنی فارسی کلمه cleve

: معنی cleve به فارسی

عمل شکستن یا جدا کردن چیزی به دو یا چند قسمت.