معنی فارسی clichéridden
B2پر از کلیشه، به معنای وجود فراوانی از ایده‌ها یا عبارات تکراری که خلاقیت را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
Filled with clichés; describing something that relies too heavily on overused phrases or elements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این فیلم پر از کلیشه‌ها بود و چرخش‌های داستانی قابل پیش‌بینی داشت.
مثال:
The movie was clichédridden with predictable plot twists.
معنی(example):
بسیاری از آهنگ‌های او پر از کلیشه‌ها است و اصالت ندارد.
مثال:
Many of his songs are clichédridden and lack originality.
معنی فارسی کلمه clichéridden
:
پر از کلیشه، به معنای وجود فراوانی از ایده‌ها یا عبارات تکراری که خلاقیت را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
