معنی فارسی cliche-ridden
B2کلیشهزده به شیوهای از بیان یا خلق آثار هنری اطلاق میشود که از افکار و ایدههای تکراری و نه جدید استفاده میکند.
Contain a lot of clichés; often lacking originality or freshness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فیلم به قدری پر از کلیشه بود که میتوانستم پایانش را پیشبینی کنم.
مثال:
The movie was so cliché-ridden that I could predict the ending.
معنی(example):
نوشتههای او اغلب پر از کلیشه است و فاقد اصالت میباشد.
مثال:
Her writing is often cliché-ridden and lacks originality.
معنی فارسی کلمه cliche-ridden
:
کلیشهزده به شیوهای از بیان یا خلق آثار هنری اطلاق میشود که از افکار و ایدههای تکراری و نه جدید استفاده میکند.