معنی فارسی click into place

B1

سر جای خود قرار گرفتن، زمانی که اجزا یا ایده‌ها به شکلی منطقی و هماهنگ متحد می‌شوند.

To fall into a proper position or arrangement, often used metaphorically to describe understanding or agreement.

example
معنی(example):

پس از چند تنظیم، همه چیز سر جای خود قرار گرفت.

مثال:

After a few adjustments, everything clicked into place.

معنی(example):

زمانی که تیم برنامه را نهایی کرد، همه چیز سر جای خود قرار گرفت.

مثال:

Once the team finalized the plan, it all clicked into place.

معنی فارسی کلمه click into place

: معنی click into place به فارسی

سر جای خود قرار گرفتن، زمانی که اجزا یا ایده‌ها به شکلی منطقی و هماهنگ متحد می‌شوند.