معنی فارسی climactic

B2 /ˌklaɪˈmæk.tɪk/

climactic به معنای در اوج قرار داشتن یا نقطه‌ی اوج در یک داستان یا رویداد است.

Of or relating to the climax of a story, event, or series.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

adjective

معنی(adjective):

Of, pertaining to, or constituting a climax; reaching a decisive moment or point of greatest tension.

مثال:

The race ended in a climactic, neck-and-neck scramble for the finish line.

example

معنی(example):

لحظه‌ی حماسی داستان همه را در حالت تعلیق نگه داشت.

مثال:

The climactic moment of the story left everyone in suspense.

معنی(example):

آن‌ها پس از یک سفر طولانی به پایان حماسی رسیدند.

مثال:

They reached the climactic ending after a long journey.

معنی فارسی کلمه climactic

climactic به معنای در اوج قرار داشتن یا نقطه‌ی اوج در یک داستان یا رویداد است.