معنی فارسی climatographical

B2

مربوط به یا مرتبط با علم مطالعه و تحلیل الگوهای اقلیمی.

Related to or connected with the study and analysis of climate patterns.

example
معنی(example):

داده‌های اقلیم‌شناسی برای پروژه تحقیقاتی بسیار حیاتی بود.

مثال:

The climatographical data was crucial for the research project.

معنی(example):

او یک مرور اقلیم‌شناسی از الگوهای آب و هوای محلی منتشر کرد.

مثال:

She published a climatographical review of the local weather patterns.

معنی فارسی کلمه climatographical

: معنی climatographical به فارسی

مربوط به یا مرتبط با علم مطالعه و تحلیل الگوهای اقلیمی.