معنی فارسی climaxed

B1

به معنی رسیدن به اوج دادن یا به نقطه اوج رسیدن است.

To reach the highest point or intensity of something.

verb
معنی(verb):

To reach or bring to a climax.

معنی(verb):

To orgasm; to reach orgasm.

example
معنی(example):

این درام در یک چرخش غیرمنتظره اوج گرفت.

مثال:

The drama climaxed in an unexpected twist.

معنی(example):

این رویداد با نمایش آتش‌بازی فوق‌العاده اوج گرفت.

مثال:

The event climaxed with a spectacular fireworks display.

معنی فارسی کلمه climaxed

: معنی climaxed به فارسی

به معنی رسیدن به اوج دادن یا به نقطه اوج رسیدن است.