معنی فارسی clin
B1وسیلهای در صنایع مختلف که به منظور تثبیت استفاده میشود.
A tool or device used in various industries for stabilization.
- NOUN
example
معنی(example):
کلین دستگاهی است که در صنعت ساخت و ساز استفاده میشود.
مثال:
A clin is a device used in the construction industry.
معنی(example):
معمار توضیح داد که چگونه کلین به ثبات سازهای کمک میکند.
مثال:
The architect explained how the clin helps with structural stability.
معنی فارسی کلمه clin
:
وسیلهای در صنایع مختلف که به منظور تثبیت استفاده میشود.