معنی فارسی clines
C1خطوطی که تغییرات تدریجی ویژگی‌ها را در بین جمعیت‌های مختلف نشان می‌دهند.
Gradual changes in a trait of organisms that can be seen across different populations in varying environments.
- noun
noun
معنی(noun):
A gradation in a character or phenotype within a species or other group.
معنی(noun):
Any graduated continuum.
معنی(noun):
(inversive geometry) A generalized circle.
example
معنی(example):
زیست‌شناس در حال مطالعه خطوط تغییرات گونه‌های مختلف در اکوسیستم بود.
مثال:
The biologist studied the clines of different species in the ecosystem.
معنی(example):
خطوط نشان‌دهنده تغییرات تدریجی در یک صفت در مناطق جغرافیایی هستند.
مثال:
Clines indicate gradual changes in a trait across geographical areas.
معنی فارسی کلمه clines
:
خطوطی که تغییرات تدریجی ویژگی‌ها را در بین جمعیت‌های مختلف نشان می‌دهند.
