معنی فارسی clinkered
B1کلینکر شده، به مصالح ساختمانی گفته میشود که در حین ساخته شدن براثر حرارت و فشار به حالت جامد در میآیند.
Referring to materials, especially bricks, that have been subjected to heat and harden to form a solid structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آجرهای کلینکر شده برای ایجاد یک ساختار محکم استفاده شدند.
مثال:
The clinkered bricks were used to create a sturdy structure.
معنی(example):
این جاده از سنگهای کلینکر شده ساخته شده بود تا سایش کمتری داشته باشد.
مثال:
The road was made of clinkered stones to reduce wear.
معنی فارسی کلمه clinkered
:
کلینکر شده، به مصالح ساختمانی گفته میشود که در حین ساخته شدن براثر حرارت و فشار به حالت جامد در میآیند.