معنی فارسی cliseometer
C1ابزاری برای اندازهگیری و سنجش میزان کلماتی که به طور مکرر مورد استفاده قرار میگیرند و تقلید از دیگر نویسندگان را شناسایی میکند.
A tool used to measure the degree of cliché or lack of originality in writing.
- NOUN
example
معنی(example):
کلایزومتر برای سنجش اصالت نوشتار استفاده میشود.
مثال:
The cliseometer is used to measure the originality of writing.
معنی(example):
در دانشگاه، کلایزومتر در ارزیابی مقالات تحقیقاتی کمک میکند.
مثال:
In academia, a cliseometer helps in evaluating research papers.
معنی فارسی کلمه cliseometer
:
ابزاری برای اندازهگیری و سنجش میزان کلماتی که به طور مکرر مورد استفاده قرار میگیرند و تقلید از دیگر نویسندگان را شناسایی میکند.