معنی فارسی clitics
B1کلمات کوچک و وابسته که به کلمات دیگر چسبیده و نقش خاصی در ساختار جمله دارند.
Small linguistic elements that attach to words and play grammatical roles.
- noun
noun
معنی(noun):
A morpheme that functions like a word, but never appears as an independent word, instead being always attached to a following or preceding word (or, in some cases, within a surrounding word).
example
معنی(example):
کلیتیک‌ها کلمات کوچکی هستند که به کلمات دیگر متصل می‌شوند.
مثال:
Clitics are small words that attach to other words.
معنی(example):
در زبان‌ها، کلیتیک‌ها می‌توانند با موقعیت خود معنی را تغییر دهند.
مثال:
In languages, clitics can change meaning by their position.
معنی فارسی کلمه clitics
:
کلمات کوچک و وابسته که به کلمات دیگر چسبیده و نقش خاصی در ساختار جمله دارند.
