معنی فارسی cloamen
B1کلومن، مردمی که در گذشته به مهارتهای دستی و حرفهای معروف بودند.
People known for their craftsmanship and skills, particularly in historical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
کلومنها دور آتش جمع شدند تا داستانها را به اشتراک بگذارند.
مثال:
The cloamen gathered around the fire to share stories.
معنی(example):
در زمانهای باستان، کلومنها به خاطر مهارتهای دستی خود شناخته شده بودند.
مثال:
In ancient times, cloamen were known for their craftsmanship.
معنی فارسی کلمه cloamen
:
کلومن، مردمی که در گذشته به مهارتهای دستی و حرفهای معروف بودند.