معنی فارسی cloddier
B1دربارهی کسی یا چیزی که نسبت به دیگران احمقانهتر یا بیفروغتر به نظر برسد.
Comparatively lacking in intelligence; dull or clumsy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
توضیحات او از آنچه که انتظار داشتم، بیفروغتر بود.
مثال:
His explanations were cloddier than I expected.
معنی(example):
رفتار بیفروغتر سگ مربی را غافلگیر کرد.
مثال:
The dog's cloddier behavior surprised the trainer.
معنی فارسی کلمه cloddier
:
دربارهی کسی یا چیزی که نسبت به دیگران احمقانهتر یا بیفروغتر به نظر برسد.