معنی فارسی cloes
B1راهنما، ابزار یا وسیلهای که برای توضیح یا هدایت استفاده میشود.
Guides or tools used for explanation or direction.
- OTHER
example
معنی(example):
راهنماها در روشهای مختلف آشپزی استفاده میشوند.
مثال:
The cloes are used in different cooking methods.
معنی(example):
بیایید راهنماها را برای دستور غذا جمع کنیم.
مثال:
Let's gather the cloes for the recipe.
معنی فارسی کلمه cloes
:
راهنما، ابزار یا وسیلهای که برای توضیح یا هدایت استفاده میشود.