معنی فارسی cloggy

B2

چسبناک، به حالت یا مواد غلیظ و چسبناک اطلاق می‌شود که باعث انسداد یا مشکلات می‌شود.

Thick and sticky, often causing obstruction.

adjective
معنی(adjective):

Tending to cause clogging due to its texture; lumpy; sticky.

معنی(adjective):

Somewhat clogged or impeded.

مثال:

a cloggy throat

example
معنی(example):

خمیر برای چاپگر بسیار چسبناک بود.

مثال:

The paste was too cloggy for the printer.

معنی(example):

از استفاده از مواد چسبناک در پروژه‌تان خودداری کنید.

مثال:

Avoid using cloggy substances in your project.

معنی فارسی کلمه cloggy

: معنی cloggy به فارسی

چسبناک، به حالت یا مواد غلیظ و چسبناک اطلاق می‌شود که باعث انسداد یا مشکلات می‌شود.