معنی فارسی cloit

B1

محلی محصور و محفظه‌ای که معمولاً در مکان‌های مذهبی یا سکونت‌گاه‌ها دیده می‌شود.

A term used for a small, enclosed space often found in monasteries or gardens.

example
معنی(example):

کلا کلاط زینت زیبایی با گل‌ها بود.

مثال:

The cloit was beautifully adorned with flowers.

معنی(example):

در باغ، کلاط به عنوان محلی آرام برای استراحت مورد استفاده قرار می‌گرفت.

مثال:

In the garden, the cloit served as a serene spot to relax.

معنی فارسی کلمه cloit

: معنی cloit به فارسی

محلی محصور و محفظه‌ای که معمولاً در مکان‌های مذهبی یا سکونت‌گاه‌ها دیده می‌شود.