معنی فارسی clon
B1کلون، نسخهای از یک موجود زنده که از یک سلول یا گروهی از سلولها ایجاد شده است.
An organism or cell produced asexually from one ancestor or stock.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند بررسی کرد که چگونه گیاهان را کلون کند.
مثال:
The scientist studied how to clone plants.
معنی(example):
کلونکردن امکان حفظ مواد ژنتیکی را فراهم میکند.
مثال:
Cloning allows for the preservation of genetic material.
معنی فارسی کلمه clon
:
کلون، نسخهای از یک موجود زنده که از یک سلول یا گروهی از سلولها ایجاد شده است.