معنی فارسی cloques
B1پوششهای شاد و رنگی که معمولاً در فصل تابستان استفاده میشوند.
Colorful garments often worn in warm weather.
- NOUN
example
معنی(example):
کلاههای که در بازار بود بسیار رنگارنگ بودند.
مثال:
The cloques in the market were very colorful.
معنی(example):
در تابستان، کلاههها به خاطر قابلیت تنفسشان محبوب هستند.
مثال:
In summer, cloques are popular for their breathability.
معنی فارسی کلمه cloques
:
پوششهای شاد و رنگی که معمولاً در فصل تابستان استفاده میشوند.