معنی فارسی close-packed

B2

چیدمان که در آن اجزا نزدیک به هم قرار می‌گیرند، به طوری که فضای خالی کمتری باقی می‌ماند.

Referring to an arrangement where components are densely packed together, minimizing voids.

adjective
معنی(adjective):

Arranged according to close-packing

example
معنی(example):

چیدمان نزدیک بسته توپ‌ها بهره‌وری فضایی را به حداکثر می‌رساند.

مثال:

The close-packed arrangement of spheres maximizes space efficiency.

معنی(example):

ساختارهای نزدیک بسته در تشکیل بلور اهمیت دارند.

مثال:

Close-packed structures are important in crystal formation.

معنی فارسی کلمه close-packed

: معنی close-packed به فارسی

چیدمان که در آن اجزا نزدیک به هم قرار می‌گیرند، به طوری که فضای خالی کمتری باقی می‌ماند.