معنی فارسی close-set

B1

نزدیک به هم چینش یا قرارگیری اشیاء است که به آنها استحکام و زیبایی می‌دهد.

Describes items arranged closely together, often lending strength or aesthetic appeal.

adjective
معنی(adjective):

Set close together

example
معنی(example):

سنگ‌های نزدیک به هم دیواری محکم ایجاد کردند.

مثال:

The close-set stones created a sturdy wall.

معنی(example):

او مدل مویی نزدیک به هم داشت که ویژگی‌هایش را برجسته می‌کرد.

مثال:

He wore a close-set hairstyle that emphasized his features.

معنی فارسی کلمه close-set

: معنی close-set به فارسی

نزدیک به هم چینش یا قرارگیری اشیاء است که به آنها استحکام و زیبایی می‌دهد.