معنی فارسی closed-in

B1

محصور یا محدود بودن به فضایی که افراد را در فشردگی قرار می‌دهد و احساس راحتی نمی‌دهند.

Feeling restricted or confined by physical barriers or crowded conditions.

example
معنی(example):

او احساس می‌کرد که توسط ساختمان‌های بلند اطرافش محصور شده است.

مثال:

He felt closed-in by the tall buildings around him.

معنی(example):

اتاق با تمام مبلمان به هم فشرده، احساس محصور شدن داشت.

مثال:

The room felt closed-in with all the furniture packed tightly.

معنی فارسی کلمه closed-in

: معنی closed-in به فارسی

محصور یا محدود بودن به فضایی که افراد را در فشردگی قرار می‌دهد و احساس راحتی نمی‌دهند.