معنی فارسی closely
B1 /ˈkləʊsliː/به معنای نزدیک به چیزی، با دقت و توجه زیاد، در شرایطی که احساس یا توجه خاصی وجود دارد.
In a close manner; with careful attention.
- ADVERB
example
معنی(example):
او نقاشی را به دقت بررسی کرد تا هر جزئیاتی را متوجه شود.
مثال:
She examined the painting closely to notice every detail.
معنی(example):
من باید در حین رانندگی به جاده به دقت نگاه کنم.
مثال:
I have to watch the road closely while driving.
معنی فارسی کلمه closely
:
به معنای نزدیک به چیزی، با دقت و توجه زیاد، در شرایطی که احساس یا توجه خاصی وجود دارد.