معنی فارسی closemouthed
B2ساکت، به فردی اطلاق میشود که تمایلی به صحبت کردن دربارهٔ مسائل شخصی یا اسرار ندارد.
Not willing to speak; quiet or reserved.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Reticent, secretive or uncommunicative
example
معنی(example):
او به خاطر اینکه در مورد زندگی شخصیاش ساکت است، شناخته شده است.
مثال:
He is known for being closemouthed about his personal life.
معنی(example):
در جوامع ساکت، اسرار معمولاً به خوبی نگهداری میشوند.
مثال:
In closemouthed communities, secrets are often kept well.
معنی فارسی کلمه closemouthed
:
ساکت، به فردی اطلاق میشود که تمایلی به صحبت کردن دربارهٔ مسائل شخصی یا اسرار ندارد.