معنی فارسی closen

B1

فضای نزدیک و محدود، معمولاً برای توصیف مکان‌های کوچک.

A state of being nearby or in close proximity.

example
معنی(example):

آنها در طول سفر در فضاهای بسته‌ای بودند.

مثال:

They were in closen quarters during the trip.

معنی(example):

زندگی در فضاهای نزدیک می‌تواند افراد را به هم نزدیک‌تر کند.

مثال:

Living in closen spaces can bring people closer together.

معنی فارسی کلمه closen

: معنی closen به فارسی

فضای نزدیک و محدود، معمولاً برای توصیف مکان‌های کوچک.