معنی فارسی cloth head
B1سر پارچهای، قسمتی از یک عروسک یا اسباببازی که از پارچه ساخته شده است.
The head of a doll or toy made of cloth.
- NOUN
example
معنی(example):
عروسک یک سر پارچهای نرم داشت.
مثال:
The doll had a soft cloth head.
معنی(example):
او سر پارچهای اسباببازی را تعمیر کرد.
مثال:
He repaired the cloth head of the toy.
معنی فارسی کلمه cloth head
:
سر پارچهای، قسمتی از یک عروسک یا اسباببازی که از پارچه ساخته شده است.