معنی فارسی clou

B2 /kluː/

نقطه کلیدی یا اصل مهم یک موضوع، بحث یا ارائه که توجه را جلب می‌کند.

The main point or essence of a discussion, presentation, or argument.

noun
معنی(noun):

Something which holds the greatest attention; the chief point of interest.

example
معنی(example):

نکته کلیدی ارائه او داده‌های جدید و شگفت‌انگیز بود.

مثال:

The clou of her presentation was the surprising new data.

معنی(example):

نقطه کلیدی رمان چرخش غیرمنتظره‌اش در انتها بود.

مثال:

The novel's clou was its unexpected twist at the end.

معنی فارسی کلمه clou

: معنی clou به فارسی

نقطه کلیدی یا اصل مهم یک موضوع، بحث یا ارائه که توجه را جلب می‌کند.