معنی فارسی clubhauled

B1

زمانی که چیزی به روش clubhaul کشیده شده باشد.

Past tense of clubhaul, indicating that an object has been pulled or retrieved.

example
معنی(example):

ماهی‌گیر تور پر از ماهی را به سمت قایق کشید.

مثال:

The fisherman clubhauled the net full of fish onto the boat.

معنی(example):

پس از اینکه ملزومات را کشیدند، اردوگاه را برپا کردند.

مثال:

After they clubhauled the supplies, they set up camp.

معنی فارسی کلمه clubhauled

: معنی clubhauled به فارسی

زمانی که چیزی به روش clubhaul کشیده شده باشد.