معنی فارسی clubwoman

B1

زن باشگاهی، کسی که بر اساس علایق یا فعالیت‌های خاص در یک کلوب یا انجمن اجتماعی فعالیت می‌کند.

A woman who is a member of a club, often involved in its activities.

example
معنی(example):

او یک زن باشگاهی فعال است که رویدادهای اجتماعی را سازماندهی می‌کند.

مثال:

She is an active clubwoman who organizes community events.

معنی(example):

زن باشگاهی تجربیاتش را در کنفرانس به اشتراک گذاشت.

مثال:

The clubwoman shared her experiences at the conference.

معنی فارسی کلمه clubwoman

: معنی clubwoman به فارسی

زن باشگاهی، کسی که بر اساس علایق یا فعالیت‌های خاص در یک کلوب یا انجمن اجتماعی فعالیت می‌کند.