معنی فارسی co-dependents
B1افراد وابسته به دیگران در روابط، که به طور مشترک با مشکلات مشابه دست و پنجه نرم میکنند و برای بهبود تلاش میکنند.
Individuals who share a dependency on another person and often exhibit similar emotional issues.
- noun
noun
معنی(noun):
A person in such a relationship
example
معنی(example):
گروه حمایتی برای وابستگان که در حال کار بر روی استقلال خود هستند.
مثال:
The support group is for co-dependents working on their independence.
معنی(example):
وابستگان معمولاً در یافتن هویت خود مشکل دارند.
مثال:
Co-dependents often struggle to find their own identity.
معنی فارسی کلمه co-dependents
:
افراد وابسته به دیگران در روابط، که به طور مشترک با مشکلات مشابه دست و پنجه نرم میکنند و برای بهبود تلاش میکنند.