معنی فارسی co-factor

B2

عامل هم‌یار، مولکولی که به آنزیم‌ها متصل می‌شود و عملکرد آنها را برای کاتالیز واکنش‌ها بهبود می‌بخشد.

A substance that binds to an enzyme and is necessary for its activity.

example
معنی(example):

زینک یک عامل هم‌یار برای بسیاری از آنزیم‌ها در بدن است.

مثال:

Zinc is a co-factor for many enzymes in the body.

معنی(example):

شناسایی عامل هم‌یار مناسب می‌تواند سرعت واکنش را افزایش دهد.

مثال:

Identifying the right co-factor can enhance the reaction rate.

معنی فارسی کلمه co-factor

: معنی co-factor به فارسی

عامل هم‌یار، مولکولی که به آنزیم‌ها متصل می‌شود و عملکرد آنها را برای کاتالیز واکنش‌ها بهبود می‌بخشد.