معنی فارسی co-habitation
B1همزیستی، زندگی مشترک به ویژه در یک مکان.
The state of living together in the same place
- NOUN
example
معنی(example):
همزندگی میتواند به روابط قویتری منجر شود.
مثال:
Co-habitation can lead to stronger relationships.
معنی(example):
آنها پس از یک سال قرار ملاقات به همزندگی تصمیم گرفتند.
مثال:
They decided on co-habitation after dating for a year.
معنی فارسی کلمه co-habitation
:
همزیستی، زندگی مشترک به ویژه در یک مکان.