معنی فارسی co-precipitating
B1به زمینهای اشاره دارد که در آن مواد مختلف به طور همزمان رسوب داده میشوند.
Refers to the process in which various substances are precipitated together.
- VERB
example
معنی(example):
این تکنیک شامل همپرساز کردن ترکیبات مختلف است.
مثال:
The technique involves co-precipitating various compounds.
معنی(example):
این یک روش مؤثر برای سنتز در شیمی است.
مثال:
It's an effective method for synthesis in chemistry.
معنی فارسی کلمه co-precipitating
:
به زمینهای اشاره دارد که در آن مواد مختلف به طور همزمان رسوب داده میشوند.