معنی فارسی coadjutress

B1

زنی که در یک همکاری به کمک دیگران می‌پردازد.

A female assistant or collaborator.

example
معنی(example):

همکار زن در طول جلسه بینش‌های ارزشمندی ارائه داد.

مثال:

The coadjutress provided valuable insights during the meeting.

معنی(example):

به عنوان یک همکار زن، او نقش کلیدی در تصمیم‌گیری داشت.

مثال:

As a coadjutress, she played a key role in decision-making.

معنی فارسی کلمه coadjutress

: معنی coadjutress به فارسی

زنی که در یک همکاری به کمک دیگران می‌پردازد.