معنی فارسی coadjuvate
B1همسو کردن یا همکاری برای بهتر کردن یک رویکرد یا روش.
To work in collaboration to enhance or improve a specific method or approach.
- VERB
example
معنی(example):
این طرح هدف دارد تا روش‌های سنتی را با تکنولوژی مدرن همسو کند.
مثال:
The plan aims to coadjuvate traditional methods with modern technology.
معنی(example):
همسو کردن رویکردها می‌تواند به راه‌حل‌های مؤثرتری منجر شود.
مثال:
To coadjuvate approaches can lead to more effective solutions.
معنی فارسی کلمه coadjuvate
:
همسو کردن یا همکاری برای بهتر کردن یک رویکرد یا روش.
