معنی فارسی coadunating
B1عملیاتی که در آن افراد یا گروهها به یکدیگر میپیوندند تا هدف مشترکی را دنبال کنند.
The act of joining together with others to pursue a shared goal or purpose.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال هم پیوستن به تلاشها برای نجات محیط زیست هستند.
مثال:
They are coadunating efforts to save the environment.
معنی(example):
دانشمندان در حال هم پیوستن تحقیقات خود برای نتایج دقیقتر هستند.
مثال:
The scientists are coadunating their research for more accurate results.
معنی فارسی کلمه coadunating
:
عملیاتی که در آن افراد یا گروهها به یکدیگر میپیوندند تا هدف مشترکی را دنبال کنند.