معنی فارسی coal-fired
B1به سیستمی اشاره دارد که در آن زغالسنگ برای تولید انرژی استفاده میشود.
Powered or operated by burning coal.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Fired with coal.
مثال:
a coalfired electric power station
example
معنی(example):
نیروگاه زغالسنگ سوز است.
مثال:
The power plant is coal-fired.
معنی(example):
آنها در حال جایگزینی نیروگاههای زغالسنگ سوز با منابع انرژی تمیزتر هستند.
مثال:
They are replacing coal-fired plants with cleaner energy sources.
معنی فارسی کلمه coal-fired
:
به سیستمی اشاره دارد که در آن زغالسنگ برای تولید انرژی استفاده میشود.