معنی فارسی coalescent
B2همآغوش، مفهومی که به فرآیند ترکیب و ایجاد یک کل یکپارچه از اجزای مختلف اشاره دارد.
Describing entities that come together to form a unified structure or mass.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
Any agent that causes coalescence.
adjective
معنی(adjective):
Causing coalescence.
example
معنی(example):
ذرات همآغوش به مرور زمان تجمعهای بزرگتری ایجاد میکنند.
مثال:
Coalescent particles form larger aggregates over time.
معنی(example):
در بیولوژی، مدلهای همآغوش برای مطالعه تنوع ژنتیکی استفاده میشوند.
مثال:
In biology, coalescent models are used to study genetic variation.
معنی فارسی کلمه coalescent
:
همآغوش، مفهومی که به فرآیند ترکیب و ایجاد یک کل یکپارچه از اجزای مختلف اشاره دارد.