معنی فارسی coalternate
B1مسیر جایگزین، انتخاب دیگری برای رفت و آمد.
An alternative route or option.
- NOUN
example
معنی(example):
مسیر جایگزین طویلتر اما ایمنتر بود.
مثال:
The coalternate route was longer but safer.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند به دلیل انسداد جاده، از مسیر جایگزین استفاده کنند.
مثال:
They decided to take the coalternate path due to the roadblock.
معنی فارسی کلمه coalternate
:
مسیر جایگزین، انتخاب دیگری برای رفت و آمد.