معنی فارسی coambassador

B1

نماینده مشترک، افرادی که به‌طور همزمان نمایندگی می‌کنند.

A person who acts as a representative in partnership with someone else.

example
معنی(example):

او به عنوان نماینده مشترک پروژه محیط زیست منصوب شد.

مثال:

She was appointed as the coambassador for the environmental project.

معنی(example):

نماینده مشترک در کنار مقامات دولتی کار می‌کرد.

مثال:

The coambassador worked alongside government officials.

معنی فارسی کلمه coambassador

: معنی coambassador به فارسی

نماینده مشترک، افرادی که به‌طور همزمان نمایندگی می‌کنند.